مطالب فلسفی و کتاب

۱۶۰ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

ستار تبریزی


شادم ز دلشکستگیِ خود که آینه

چون بشکند زیاده شود جلوه‌گاهِ حُسن

ستار تبریزی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کریستین بوبن


برای پاک‌کردن کتاب‌ها کافی‌ است که لایشان را باز نکنیم.
در مورد آدم‌ها هم همین‌طور است:
برای پاک‌کردنشان کافی ا‌ست هرگز با آن‌ها حرف نزنیم.

کریستین بوبن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

کارل گوستاو یونگ

کارل گوستاو یونگ، معتقد بود:
ما نمی‌توانیم صفتی را که در خود نداریم در دیگری تشخیص دهیم.
به عنوان نمونه اگر شما فردی را خودخواه می‌دانید، مطمئن باشید شما هم می‌توانید به همان اندازه خودخواهی نشان دهید.
چرا که ما نمی‌توانیم چیزی را درک کنیم بدون اینکه خود، آن نباشیم.

همچنین مولانا در کتاب فیه ما فیه آورده است:
اگر در برادر خود عیب می‌بینی، آن عیب در توست که در او می بینی.
عالَم همچنین آیینه است؛ نقش خود را در او می‌بینی؛ که المؤمن مرآة المؤمن.
آن عیب را از خود جدا کن. زیرا آنچه از او می‌رنجی، از خود می‌رنجی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

هر روز پنجشنبه است از جوئل اوستین


:leaves::hibiscus::leaves:
یک لیوان آب کدر را با همه آلودگی‌ها و ذرات درونش تجسم کنید. اگر دائما آبی تمیز را درون این لیوان بریزیم تا محتوای لیوان سرریز شود، بالاخره همه آب کثیف از لیوان خارج می‌‌شود و آبی که لیوان را پر می‌‌کند، کاملا شفاف خواهد بود. لازم نبود که سعی کنیم از شر آب کثیف لیوان خلاص شویم. فقط بایستی آن‌چه را درست بود جایگزین می‌‌کردیم و طولی نمی‌‌کشید که آن‌چه غلط بود، از بین می‌‌رفت.

همین امر درباره شیوه فکرکردنمان هم صادق است. اگر به داشتن افکار درست عادت کنید، افکاری برخاسته از ایمان، امید، دلگرمی و می‌‌توانم‌ها؛ آن‌گاه ذهنتان دگرگون خواهد شد و خودتان را خوشبین، امیدوار، قوی و پر جرات خواهید یافت.

جوئل اوستین
 هر روز پنجشنبه است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فلورنس اسکاول شین


وقتی از ته دل بخندی،
وقتی هر چیزی را به خودت نگیری،
وقتی سپاسگزار آنچه که هست باشی،
وقتی برای شاد بودن،
نیاز به بهانه نداشته باشی،
آن زمان است که واقعا زندگی میکنی…

بازی زندگی، بازی بومرنگ‌هاست،
اندیشه‌ها، کردارها و سخنان ما، دیر یا زود با دقت شگفت‌آوری به سوی ما بازمی‌گردند.
زمانی که آدمی بتواند بی هیچ دلهره‌ای آرزو کند، هر آرزویی بی‌درنگ برآورده خواهد شد.

فلورنس اسکاول شین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یک عاشقانه آرام از نادر ابراهیمی


چیزی هست به نام وجدان؛ که میتوانی به آسانی با یک گلوله خلاصش کنی و برای همیشه از شرّ حضورِ تُرش‌ رویانه‌اش راحت شوی.
اما در این حال، دیگر هیچ گاه عطرِ شادیِ خالص را استشمام نخواهی کرد؛
و صافی کمرنگ اما عمیقِ آرامش، بر زندگیت جای نخواهد گرفت.

نادر ابراهیمی
یک عاشقانه آرام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

برتراند راسل


زندگیِ خوب زندگیِ شاد است البته قصد من این نیست بگویم اگر شما خوب باشید حتما شاد خواهید بود؛ منظورم این است اگر شما شاد باشید. قطعاً خوب زندگی خواهید کرد!

برتراند راسل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آیین کامیابی از دیل کارنگی


عشق نه آن بوسه‌های آتشین سینمایی است و نه این غزل‌های سوزان شیدایی، و نه راز و نیازهایی که از زبان دلدادگان شنیده‌ایم.

اگر ما بتوانیم عشق را درست معنی کنیم، مجبور نیستیم زیاد به خود دردسر بدهیم و ضمنا روابط عاشقانه و زناشویی را نیز از بسیاری توهمات و اشتباهات که موجب شکست‌ها، ناکامی‌ها و جدایی‌ها میشود نجات داده‌ایم.

عشق حقیقی، آن میل و رغبت درونی و عاطفی است که در دو جنس مختلف پدید می‌آید تا حالات و شرایط و محیط واحدی را به کمک یکدیگر به وجود آورند و در سایه این حالات و شرایط و محیط واحد بتوانند "حقیقت خود" را به همدیگر نشان دهند.

#آیین_کامیابی
#دیل_کارنگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

زنانی که با گرگها می‌دوند از کلاریسا پینکولا استس

هر کسی که به زنی نزدیک می‌شود در حضور دو زن قرار دارد. یک موجود بیرونی و یک مخلوق درونی.

موجود بیرونی در روشنایی روز زندگی می‌کند و به راحتی قابل مشاهده است. اغلب با فرهنگ ملموس انسانی مطابق است، اما مخلوق درونی اغلب ناگهان ظاهر می‌شود و به سرعت ناپدید می‌گردد و پشت سر خود احساسی عجیب و اعجاب‌آور به‌جا می‌گذارد، انگار دارای یک روح وحشی طبیعی است. این طبیعت دو گانه به صورتی است که یکی با ثبات‌تر و سرزنده‌تر و دیگری بی‌اعتناتر و سردتر است.
خویشتن متمدن موجودی خوب است ولی کمی تنهاست. خویشتن وحشی هم به خودی خود خوب است، اما آرزومند رابطه با دیگری است.
از دست رفتن قدرت‌های روحی و عاطفی زنان ناشی از جدایی این دو طبیعت از یکدیگر و وانمود کردن به این است که دیگری وجود ندارد .

#کلاریسا_پینکولا_استس
#زنانی_که_با_گرگها_می‌دوند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

عشق و تنهایی از کریشنا مورتی

تا زمانیکه ذهن درگیر مقایسه است، عشق وجود ندارد.
می‌دانید علت مقایسه، سنجش و قضاوت چیست؟ این است که شخص می‌خواهد نقطه ضعفی پیدا کند؛ خواه در دیگران و یا در خویشتن خود.
به هر حال، آنجا که سنجش و مقایسه است، عشق نیست!
پدر و مادر زمانیکه نسبت به فرزندان خود عشق دارند، آنها را با بچه‌های دیگر مقایسه نمی‌کنند؛ زیرا آنها واقعیت وجودی فرزندان خود را دوست دارند.
اما شما خود را با یک شخص یا با یک چیز بهتر مقایسه می‌کنید؛ با یک شخص غنی‌تر مقایسه می‌کنید؛ زیرا نسبت به خودتان، به اصالت خودتان توجه واقعی عمیق ندارید. همین مقایسه، عشق را در شما نابود می‌کند، خفه می‌کند و آن را زایل می‌نماید!

عشق و تنهایی
کریشنا مورتی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰