زیادی خوب بودن؛ خوب نیست
زیادی که خوب باشی دیده نمیشوی
میشوی مثل شیشه ای تمیز؛
کسی شیشه تمیز را نمیبیند...
همه به جای شیشه
منظره بیرون را میبینند...!
:bust_in_silhouette: بانو سیمین بهبهانی
زیادی خوب بودن؛ خوب نیست
زیادی که خوب باشی دیده نمیشوی
میشوی مثل شیشه ای تمیز؛
کسی شیشه تمیز را نمیبیند...
همه به جای شیشه
منظره بیرون را میبینند...!
:bust_in_silhouette: بانو سیمین بهبهانی
کتاب تجمل نیست، الزام است، و خواندن، اعتیادی است که او هیچ وقت دلش نمیخواهد آن را ترک کند.
:closed_book: سانست پارک
✍🏻 پل استر
من فکر میکنم آن چه موجب رنجش آدمها از یکدیگر میشود، این است که:
غالبا ما آدمها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویهی دید ما نگاه کند!
در صورتی که درون هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این تفاوتها، روابط شکل مناسبتری خواهند داشت.
:closed_book: طبل حلبی
✍🏻 گونتر گراس
شما این توانمندی را دارید که هر چیز واقعی را که برای خود آرزو دارید، رقم بزنید.
اگر هدفهای خود را با دیگران در میان میگذارید و آنان به جای آنکه شما را تشویق کنند، میگویند: «کمی واقعگرا باش.»
بدانید که این نسخۀ آنان است و ربطی به شما ندارد.
این جمله نشان از تجربهها، ترسها و باورهای محدود آنان دارد. حقیقت شما مخصوص خودتان است و باید همانطور که شما میخواهید، شگفتانگیز و جذاب باشد.
:closed_book: راز دختران موفق
✍🏻 کارا الویل لیبا
" چگونه انتقاد کنیم و نتیجه بگیریم "
برای اینکه انتقادمان سازنده باشد و از آن احساس خشنودی کنیم باید به یک پرسش کلیدی پاسخ دهیم:
اطلاعاتی که میخواهیم به طرف مقابل بدهیم چگونه بیان کنیم که طوری آن را بپذیرد که هم از آن سود ببرد و هم به بهبود روابطمان کمک کند.
این پرسش مرکز ثقل مساله را از عیب جویی به حل مشکل تغییر می دهد و بر سه کیفیت ضروری انتقاد مثبت و سازنده تاکید میکند:
1) انتقاد کننده را وادار می کند که به انگیزه هایی که برای طرح انتقاد دارد، با تیزبینی و دقت بیشتری بنگرد.
2) بر امکاناتی که برای تغییر و اصلاح رفتار وجود دارد، تاکید می کند.
3) طرفین انتقاد را نسبت به موضوع انتقاد متعهد می کند یعنی بر این نکته تاکید دارد که هر دو طرف در مورد بهبود رفتار مورد نظر مسئولیت دارند.
منظور این است که اگر انتقاد کننده و انتقاد شونده می خواهند به هدف انتقاد سازنده که تغییر رفتار خاصی است دست یابند، باید با یکدیگر همکاری کنند.
:closed_book: هیچکس کامل نیست
✍🏻 هندری وایزینگر
اندوه، زمان را می خورد.
صبور باش.
زمان نیز اندوه را می بلعد ...
:closed_book: لارز
✍🏻 لوییز اردریک
من گذشته ام را کجا نگه دارم؟
گذشته را توی جیب نمیشود گذاشت. برای مرتب چیدنش خانهای باید داشت. من مالک چیزی جز تنم نیستم.
مردی یکه و تنها با هیچ چیزی جز تنش نمیتواند یادبودها را وا ایستاند.
یادبودها از میانش میگذرند.
نباید شِکوه کنم.
من فقط خواهان آن بودهام که آزاد باشم.
:closed_book: تهوع
✍🏻 ژان پل سارتر
آری، بشر موجود سرسختیست.
من تصور میکنم بهترین تعریفی که
میتوان از انسان کرد این است:
انسان عبارتست از موجودی که
به همه چیز عادت میکند.
:closed_book: خاطرات خانه مردگان
✍🏻 داستایفسکی
هر قدر ، انسان شریف تر و نجیب تر و حساستر باشد از جنایت دیگران بیشتر رنج میبرد،
و این دو علت دارد یکی اینکه خود را مستحق خیانت نمی بیند،
و دیگر اینکه منتظر نیست که سایرین با او عملی کنند که خود او با سایرین نکرده است.
:closed_book: سه تفنگدار
✍🏻 الکساندر دوما
هر کدام از ما چیزی را که برایش با ارزش بوده از دست میدهد. موقعیتهای از دست رفته٬ احساساتی که هرگز نمیتوانیم دوباره به دست بیاوریم.
این بخشی از آن چیزیست که معنیاش زنده بودن است. اما درون سرمان اتاق کوچکی است که آن خاطرات را در آن نگه میداریم.
اتاقی شبیه قفسههای توی این کتابخانه. و برای درک عملکرد قلبمان باید مدام کارتهای مرجع جدید درست کنیم.
باید هر چندوقت یکبار چیزها را گردگیری کنیم٬ آنها را هوا بدهیم٬ آب گلدانها را عوض کنیم.
تو برای ابد در کتابخانهی خصوصی خودت زندگی میکنی.
:closed_book: کافکا در کرانه
✍🏻 هاروکی موراکامی