مطالب فلسفی و کتاب

تکه ای از کتاب چهار میثاق از دون میگوئل روئیز

ما از ترس طرد شدن مدعی شدیم کسی هستیم که نبودیم.
ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد.
سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم.
تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، معشوقه مان و جامعه…!

:closed_book: چهار میثاق
✍🏻 دون میگوئل روئیز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب سه شنبه ها با موری از میچ آلبوم

چه قدر خوب است که برای تاسف خوردن به حال خودمان نیز زمان مشخص و محدودی در نظر بگیریم. چند دقیقه اشک بریزیم و بعد به استقبال روزی برویم که در پیش رو داریم ...


:closed_book: سه شنبه ها با موری
✍🏻 میچ آلبوم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب آتش بدون دود از نادر ابراهیمی

در زمان ما خنده ارزان نیست. خنده از ته دل! تا بخواهی پوزخند و زهرخند و ریش‌خند اما یک خنده‌ی پاک ... کاش می‌جستی، قایمش میکردی و به دیوار اتاقت می‌کوبیدی!

:closed_book: آتش بدون دود
✍🏻 نادر ابراهیمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب مکتوب از پائولو کوئلیو

صاحب میخانه ای در روستای دوردستی نزدیک شهر اولایت اسپانیا تابلویی در آنجا نصب کرده است با این مضمون:

درست زمانی که موفق شدم به تمام جوابها دست پیدا کنم، تمام سوالات عوض شدند.

مرشد می‌گوید: ما همواره به فکر پیدا کردن جواب هستیم. احساس می کنیم که یافتن پاسخ ها برای درک معنای حیات ضروری است، اما از آن مهمتر این است که به طور کامل به زندگی دل بدهیم وبه زمان اجازه دهیم که به مرور راز های هستی مان را بر ما آشکار کند.

اگر زیاد به دنبال پیدا کردن معنا برای هستی باشیم، مانع ایفای نقش طبیعت می شویم و از درک آیات خدا عاجز می‌مانیم.

:closed_book: مکتوب
✍🏻 پائولو کوئلیو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب روسپی بزرگوار از ژان پل سارتر

لازم است گاهی در زندگی،
بعضی آدم‌ها را گم کنید، تا خودتان را پیدا کنید ..



:closed_book: روسپی بزرگوار
✍🏻 ژان پل سارتر

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب فرمین موش کتابخوان از سم سوج

همه دو تا شغل دارند فرمین.
یک کار روزانه و یک کار شبانه، چون همه دو رو دارند، روی تاریک و روی روشن.
تو همینطور هستی، آن‌ها همینطور هستند، من همینطور هستم.
هیچکس نمی‌تواند از آن فرار کند ...


:closed_book: فرمین موش کتابخوان
✍🏻 سم سوج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب میترسم بعد از مرگ هم کارگر باشم از سابیر هاکا

تمام زندگی ام بر این باور بوده ام
که دروغ نگویم،
دل هیچ انسانی را نشکنم،
و این را پذیرفته ام که از بین رفتن، قسمتی از زندگی است.
اما با این وجود،
از مرگ خودم می ترسم،
می ترسم بعد از مرگ هم کارگر باشم!


:closed_book: میترسم بعد از مرگ هم کارگر باشم
✍🏻 سابیر هاکا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم از آنتونی دوئر

چشمانت را باز کن و ببین می توانی چه چیزهای دیگری را قبل از اینکه چشمانت را برای همیشه ببندی، ببینی ...


:closed_book: تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم
✍🏻 آنتونی دوئر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جملات مرى آن ردمارچر

جرات همیشه فریاد نمى کشد.
گهگاه آن صدایى که در انتهاى روز آرام در گوشَت زمزمه میکند :
"فردا باز هم تلاش خواهم کرد" ، همان جرات است.

:bust_in_silhouette: مرى آن ردمارچر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب مگس‌ها از ژان پل سارتر

بر روی این زمین خاکی ، انسان خردمند ، هیچ آرزویی نمی تواند داشته باشد ، جز آنکه روزی بتواند شری را که از دیگران ، دامن او را گرفته به خودشان برگرداند .

:closed_book: مگس‌ها
✍🏻 ژان پل سارتر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰