مطالب فلسفی و کتاب

تکه ای از کتاب پرنده ی من از فریبا وفی

راه رفتن همیشه خوب است.
همیشه خوب بوده است.
همیشه به درد می خورد.
وقتی که فقیری و کرایه ی تاکسی گران تمام می شود.
وقتی که ثروتمندی و چربی های های بدنت با راه رفتن آب می شود.
اگر بخواهی فکر کنی می توانی راه بروی.
اگر هم بخواهی از فکر خالی بشوی باز هم باید راه بروی.
برای احساس کردن در شلوغی خیابان ها باید راه بروی
و برای از یاد بردن آزار و بی مهری مردم باز هم باید راه بروی.
وقتی جوانی. وقتی پیری.
وقتی هنوز بچه ای. هر توقف یعنی یک چیز خوشمزه.
برای توقف بعدی باید راه رفت.

:closed_book: پرنده ی من
✍🏻 فریبا وفی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب عشق سالهای وبا از گابریل گارسیا مارکز 2

اینکه تمام عشقت را به کسی بدهی،
تضمینی بر این نیست که
او هم همین کار را بکند ...!


:closed_book: عشق سالهای وبا
✍🏻 گابریل گارسیا مارکز

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب صبحانه قهرمانان از کورت ونه گات

چیزی که سبب شده است زنده بودن را تقریبا با ارزش بدانم و بگویم زندگی احتمالا به زیستن‌اش می‌ارزد، بعد از موسیقی، دیدار با انسان‌هاست. انسان‌هایی که همه جا حضور دارند.

مقصودم از انسانها، مردمانی است که در جامعه‌ای که به شکل تکان دهنده‌ایی بی‌آبروست، آبرومندانه رفتار می‌کنند.


:closed_book: صبحانه قهرمانان
✍🏻 کورت ونه گات

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب نان و شراب از اینیاتسیو سیلونه

آدم بیش از یک بار به دنیا نمی آید و این عمر یکباره و منحصر به فرد را نیز دائم در موقت بودن و در انتظار روزی به سر می برد که زندگی واقعی شروع شود ...


:closed_book: نان و شراب
✍🏻 اینیاتسیو سیلونه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جملات دالای لاما

سیاره ما دیگر نیازی به آدمهای موفق ندارد، این سیاره به شدت نیازمند افراد ”صلح جو، درمانگر، ناجی، قصه گو و عاشق“ است.


 دالای لاما

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب ابن مشغله از نادر ابراهیمی

قلب، خاک خوبی دارد. در برابر هر دانه که در آن بنشانی، هزار دانه پس می‌دهد.
اگر ذره‌یی نفرت کاشتی، خروارها نفرت درو خواهی کرد. و اگر دانه‌یی از محبّت نشاندی، خرمن‌ها بر خواهی داشت.


:closed_book: ابن مشغله
✍🏻 نادر ابراهیمی

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب سال اسپاگتی از هاروکی موراکامی 2

"به محض اینکه شروع به بیرون پرت کردن چیزها می‌کنی متوجه می‌شوی دوست داری از شر همه چیز خلاص شوی ..."


:closed_book: سال اسپاگتی
✍🏻 هاروکی موراکامی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب ماسه و کف از جبران خلیل جبران

خانه ام می گوید : ترک ام مکن که گذشته ات در من نهفته است. 
راه نیز می گوید: در پی من بیا که آینده ات منم . 
اما من به خانه و راه می گویم : مرا گذشته و آینده ای نیست. اگر بمانم، در ماندنم رفتن است و اگربروم، در رفتنم ماندن، 
که تنها محبت و مرگ، همه چیز را دگرگون توانند کرد.

:closed_book: ماسه و کف
✍🏻 جبران خلیل جبران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب طلایی کوچک از دیل کارنگی

دوست داشتن عضوی از بدن است. درست است که همه فوراً به فکر "قلب" می افتند ولی من می گویم که دوست داشتن، "دندان" آدم است دندان جلویی که هنگام لبخند برق می زند.!

:closed_book: طلایی کوچک
✍🏻 دیل کارنگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جملات استیو تولتز

وقتی از دروازه‌ی زندان گذشتم دست پینه‌بسته‌ی نوستالژی، قلبم را خوب مالش داد و فهمیدم آدم برای دوران مزخرف هم مثل دوران خوش دلتنگ میشود، چون در پایان روز تنها چیزی که برایش دلتنگ میشوی خودِ زمان است..."

✍🏻 استیو تولتز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰