مطالب فلسفی و کتاب

۵۰۸ مطلب با موضوع «تکه ای از کتاب» ثبت شده است

تکه یه از کتاب خیانت اینشتین از اریک امانوئل اشمیت

ماجراهای عاشقانه خطرناک‌تر از جنگه!
در جنگ یک بار کشته میشین، در عشق چندین بار ...



:closed_book: خیانت اینشتین
✍🏻 اریک امانوئل اشمیت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب نون نوشتن از محمود دولت آبادی 2

پیری به نظرم چیزی نیست جز بی آیندگی، و اگر انسان دچار پیری زودرس می شود برای این است که فردایی نمی بیند ...


:closed_book: نون نوشتن
✍🏻 محمود دولت آبادی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب موزهٔ معصومیت از اورهان‌ پاموک

به نظرم هر انسان عاقلی میدونه که زندگی چیز زیباییه و هدف هم خوشبختیه و صد در صد شاد بودن. اما نمی‌دونم چرا فقط احمق‌ها شاد هستند !؟


:closed_book: موزهٔ معصومیت
✍🏻 اورهان‌ پاموک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب کلیدر از محمود دولت آبادی 4

می خواهم حکم کنم سرت را ببرند؛
چه وصیت داری؟
- هیچ
کسانت اینجا هست؛
پسرت را می خواهی ببینی؟
- نه
زنت را چه؟
- نه
مادرت؟
- نه
چرا؟ قلب در سینه نداری؟
گل محمد لبخندی زد.
از چه می خندی؟
گل محمد پلکها فروبست و گفت:
- از پا افتادنِ مرد،
دیدنی نیست ...

:closed_book: کلیدر
✍🏻 محمود دولت آبادی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب جستارهایی در باب عشق از آلن دوباتن

یکی از دردسرهای عشق این است که، دست‌کم برای مدتی، این خطر را دارد که به‌طور جدی خوش‌بختمان کند!

:closed_book: جستارهایی در باب عشق
✍🏻 آلن دوباتن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب دیوانه وار از کریستین بوبن 2

وقتى نور ،
نور واقعى
نورى که نقاشان از به ترسیم کشیدنش عاجزند، هر روز صبح، از شکاف کرکره هاى چوبى، به درون مى خزد، دیوار بالاى تختخوابم راه راه مى شود.
این نور به من مى گوید، پنجره را به سرعت باز کن، هدیه اى شگرف برایت آورده ام.
هدیه شگرف چیزى جز یک روز تازه نیست.
روزى متفاوت با تمام روزهاى دیگر ...


:closed_book: دیوانه وار
✍🏻 کریستین بوبن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب خواب زمستانی از گلی ترقی

درد که همیشه درد نمی مونه!
یا درمون میشه یا
آدم بهش اُنس می گیره!


:closed_book: خواب زمستانی
✍🏻 گلی ترقی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب چهل سالگی از ناهید طباطبایی

عشق های دوران جوانی همین ستاره ها هستند و تو هر وقت به ستاره ها نگاه کنی ، می فهمی که یک جایی ، یک جایی از دنیا یک کسی هست که وقتی به تو فکر می کند ته قلبش گرم می شود .

:closed_book: چهل سالگی
✍🏻 ناهید طباطبایی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب کوری از ژوزه ساراماگو

باید گفت این نیز حقیقت دارد که اگر پیش از هر عملی بخواهیم پیامدهای آن را سبک و سنگین کنیم، صادقانه آن ها را بسنجیم، نخست پیامدهای اولیه، بعد پیامدهای محتمله، بعد پیامدهای ممکنه، بعد پیامدهای متصوره ... در آن صورت هرگز از اولین فکری که ما را به درنگ واداشت، فراتر نخواهیم رفت!

:closed_book: کوری
✍🏻 ژوزه ساراماگو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب بیگانه از آلبر کامو 2

همیشه روزهایی هست
که انسان در آن
کسانی را که دوست می‌داشته
بیگانه می یابد ...

:closed_book: بیگانه
✍🏻 آلبر کامو

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰