+ چرا اینقدر قیافهت جدیست؟
- فکرای بدی ذهنم رو آشفته کرده
+ چه نوع فکرهایی؟ میدانی فکرها را هم میشود معالجه کرد؟
- چطوری؟
+ با تسلیم شدن به آنها!
:closed_book: بابا گوریو
✍🏻 اونوره دوبالزاک
+ چرا اینقدر قیافهت جدیست؟
- فکرای بدی ذهنم رو آشفته کرده
+ چه نوع فکرهایی؟ میدانی فکرها را هم میشود معالجه کرد؟
- چطوری؟
+ با تسلیم شدن به آنها!
:closed_book: بابا گوریو
✍🏻 اونوره دوبالزاک
نمیتوانی شیرینی زندگی را بچشی بیآنکه همزمان خشمی مطلق نسبت به بدی که از هر سو آن را در بر گرفته است، احساس کنی.
این همان قانونی است که نقاشان از آن پیروی میکنند زمانی که سیاه را تقویت میکنند تا روشناییهایشان واقعا بدرخشد .
:closed_book: جشنی بر بلندی ها
✍🏻 کریستین بوبن
اگر بخواهید در زندگی به زور کسی یا چیزی را بدست بیاورید، نشانه ی آن است که آن شخص یا آن چیز موهبت شما نیست. آنچه را که به زور به چنگ آورید، برای نگاه داشتن اش نیز باید بجنگید.
:closed_book: چشم دل بگشا
✍🏻 کاترین پاندر
اشخاصی که در اطراف ما هستند به صورت اتفاقی در کنار ما قرار نگرفته اند بلکه به دلیل تشابه یا نقطه اشتراک خاصی جذب ما شده اند،
اگر کسی بگوید من از ارتباطاتم راضی نیستم
پاسخ ساده است:
تغییر کنید تا اطرافیان شما هم افراد دیگری گردند!
:closed_book: مرد وارونه
✍🏻 ایرنه کلارمونت
من دریافته ام که دوست داشته شدن هیچ و اما دوست داشتن همه چیز است و بیش از آن بر این باورم که آنچه هستی ما را پر معنی و شادمانه می سازد، چیزی جز احساسات و عاطفه ما نیست... پس آنکس نیک بخت است که بتواند عشق بورزد.
:closed_book: هرمان هسه و شادمانی های کوچک
✍🏻 هرمان هسه
آدم وقتی میخواهد به کسی هدیهای بدهد، باید چیزی داشته باشد. وقتی منزلِ درون خویش را بیابی، وقتی خود را بشناسی، آنگاه عشق حقیقی در وجود تو سربرآورده و رشد میکند. عطر آن در محیط پراکنده میشود و بدینوسیله دیگران را از عشق خویش بهرهمند میکنی.
:closed_book: عشق رقص زندگی
✍🏻 اوشو
هرجا که رفتم آدمهایی را دیدم که در پی تصاحب چیزهای نو هستند...
تصاحب ماشین نو، تصاحب یک ملک جدید، تصاحب اسباب بازی جدید. بعد هم دوست دارند به همه بگویند میدانی به تازگی چی خریدام؟ میدانی تازگیها چی خریدهام؟
میدانی تفسیر من از اینها چطور بوده است؟ اینها در اصل تشنه عشق بودهاند ولی به جای عشق، اینها را جایگزین کردهاند. آنها اشیا بیجان را به جان پذیرفتهاند و انتظار محبت از آنها دارند؛ اما فایدهای ندارد. شما نمیتوانید مواد بیجان را جایگزین عشق کنید، جایگزین عطوفت، لطافت یا حس دوستی کنید.
:closed_book: سهشنبهها با موری
✍🏻 میچ آلبوم
مادرم اغلب میگفت که هیچوقت کسی بدبخت تمام عیار نیست. همه مردم میدانند که زندگی به زحمتش نمی ارزد. حقیقتا من منکر نبودم که در سی سالگی مردن یا در هفتاد سالگی، چندان اهمیتی ندارد. چون طبیعتا در هر دو صورت مردان و زنان دیگر زندگانی شان را خواهند داشت. همیشه این من بودم که میمردم. چه حالا چه بیست سال دیگر ...
:closed_book: بیگانه
✍🏻 آلبر کامو
آنچه ذهن انسان میتواند به آن بیاندیشد و باور داشته باشد، مطمئناً میتواند به آن دست یابد ...
:closed_book: بیندیشید و ثروتمند شوید
✍🏻 ناپلئون هیل
مرگ مثل گربه ای هر لحظه ممکن است روی تختم بپرد من واقعا برای همسرم متاسفم، این بدن خشک و رنگ پریده را خواهد دید تکانش خواهد داد و بعد احتمالا خواهد گفت: هنک! هنک پاسخی نخواهد داد. مرگ نگرانم نمی کند.نگرانی ام همسرم است که بعد از من با تلنبار هیچ تنها می ماند. می خواهم به او بفهانم که تمام شب هایی که کنارش خوابیدم حتی آن جر و بحث های بی سر و ته همه برایم باشکوه بودند. و آن دو کلمه ی دشواری که هیچوقت جرئت گفتن شان را نداشتم ؛ دوستت دارم …
:closed_book: سوختن در آب غرق شدن در آتش
✍🏻 چارلز بوکفسکی