مطالب فلسفی و کتاب

۵۰۸ مطلب با موضوع «تکه ای از کتاب» ثبت شده است

تکه ای از کتاب گناهکار شهر تودلو از آنتوان چخوف

هیچ چیز از معتقد کردن آدم ابله به یک موضوع، آسان تر نیست ...


:closed_book: گناهکار شهر تودلو
✍🏻 آنتوان چخوف

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب دفترچه ممنوعه از آلبا دسس پدس 2

مادرم همیشه می گفت یک زن هرگز نباید وقت داشته باشد، باید دائم کار کند وگرنه به محض اینکه بیکار شود فورا به عشق فکر خواهد کرد !


:closed_book: دفترچه ممنوع
✍🏻 آلبا دسس پدس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب بی سایگان از فرانسواز ساگان

نیکول گفت: می خواستم یک بچه داشته باشم.
سرسختانه سرش را پایین نگه داشته بود. ژوزی با تعجب به او نگاه کرد و پرسید:
" برنارد می داند؟ "
" نه. "
ژوزی فکر کرد: خداوندا! او باید از آن دست زنان معمولی و انجیلی باشد که فکر میکنند برای نگه داشتن مردی در کنار خودشان فقط کافی است از او بچه دار شوند، و او را در وضعیتی ناممکن قرار بدهند. من هرگز این طور فکر نمیکنم؛ دختر بیچاره، جداً باید بدبخت باشد.


:closed_book: بی سایگان
✍🏻 فرانسواز ساگان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب آتش بدون دود از نادر ابراهیمی 3

مردم، هیچ وقت حالِ بدِ کسی را به گذشته یِ خوبش نمی بخشند.


:closed_book: آتش بدون دود
✍🏻 نادر ابراهیمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب سفر به انتهای شب از لویی فردینان سلین

کاری که در واقع
برای رسیدن به صلح با آدم‌ها لازم است،
این است که بگذاری در هر شرایطی
بساط شان را پهن کنند
و در میان لاف و گزاف های
احمقانه شان غلت بزنند !


:closed_book: سفر به انتهای شب
✍🏻 لویی فردینان سلین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب زمین انسان ها از اگزوپری

و به راستی هیچ چیز هرگز جای رفیق گمشده را پر نخواهد کرد. نمی توان برای خود دوستان قدیمی درست کرد. هیچ چیز با این گنجینه ی خاطرات مشترک، این همه رنج ها و مصائبِ با هم چشیده، این همه قهرها و آشتی ها و هیجان های تند همسنگ نیست. این دوستی ها تکرار نمی شوند. کسی که نهال بلوطی به این امید می نشاند که به زودی در سایه اش بنشیند، خیالی خام می پرورد!

:closed_book: زمین انسان ها
✍🏻 اگزوپری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب بابا لنگ دراز از جین وبستر 2

زندگی چیزهایی نیست که جمع می‌کنیم ،
زندگی قلب‌هایی است که جذب
می‌کنیم ...


:closed_book: بابا لنگ دراز
✍🏻 جین وبستر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب افسانه های تبای از سوفوکلس

دشنه ی تقدیر
وقتی فرود می آید
که انسان
بیشتر از هر زمان دیگر
خود را در امان می پندارد.


:closed_book: افسانه های تبای
✍🏻 سوفوکلس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب نه فرشته نه قدیس از ایوان کلیما

وقتی کسی به دروغ گفتن عادت کند دیگر برایش سخت است یاد بگیرد راست بگوید!
و اگر یکی توانست اول بار کسی را ترک کند، دفعه دوم برایش راحت تر می شود.


:closed_book: نه فرشته نه قدیس
✍🏻 ایوان کلیما

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب انسان در جستجوی معنی از ویکتور فرانکل

ویکتورفرانکل روان شناس معنا گرا برای معنا بخشیدن به زندگی سه را پیشنهاد می کند:

1- اگر انسان چیزی خلق کند،زندگی اش می تواند با معنا باشد، (در اینجا انسان از خود سئوال می کند : من برای چه زنده هستم؟)

2- انسان معنا را در شیوه تجربه کردن زندگی ، یا کسی را دوست داشتن،می بیند.(در اینجا انسان از خود می پرسد:من برای چه کسی زنده هستم؟ )

3- انسان معنا را در بحبوحهٔ مشکلات سنگین در می یابد.طرز برخوردی که ما نسبت به رنج انتخاب میکنیم.
در جایی که ما با یک سرنوشت غیر قابل تغییر روبرومی شویم. مثلاً (یک بیماری غیر قابل علاج، مرگ یک عزیز، یک موقعیت ناامید کننده و ...)در این جاست که زندگی را معنا میکنیم. (در اینجا انسان از خود می پرسد: چرا نگرش مثبت در برابرسرنوشت غیر قابل تغییر و اجتناب ناپذیر نداشته باشم؟) ویکتور فرانکل معتقد است که درست در جایی که ما با یک موقعیت روبه رومی شویم که به هیچ روی نمی توانیم آن را تغییر دهیم از ما انتظار می رود که خود را تغییر دهیم،رشد کنیم ، بالغ شویم واز خود فراتر رویم...

:closed_book: انسان در جستجوی معنی
✍🏻 ویکتور فرانکل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰