مطالب فلسفی و کتاب

۵۰۸ مطلب با موضوع «تکه ای از کتاب» ثبت شده است

تکه ای از کتاب چراغ زندگی ات را روشن کن از جان میلر

:books: چراغ زندگی ات را روشن کن

ما همیشه تقصیر چاقی را به گردن غذاهای حاضری می اندازیم و تقصیر خشونت جوانان را به گردن بازی های کامپیوتری. سیاستمداران یکدیگر را بابت مشکلات کشور سرزنش می کنند. هالیوود بابت اشاعه ی فرهنگ " فساد و انحطاط اخلاقی " سرزنش می شود.

بعضی روزها به نظر می رسد بازی سرزنش تنها بازی موجود در شهر است. هر کسی دیگری را نکوهش می کند و به دنبال مقصر می گردد.

:closed_book: چراغ زندگی ات را روشن کن
✍🏻 جان میلر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب چهار اثر از فلورانس از فلورانس اسکاول شین

تا حد امکان، هرچه می توانید کمتر درباره ی کارهای خود صحبت کنید؛
آن هم تنها با کسانی که به شما دلگرمی و الهام می بخشند.
چون دنیا پُر از آدم هایی است که "نفوس بد" می زنند.
مردمی که تنها بلدند بگویند:
"اینکه محال است!" یا "واقعا که تو زیادی بلند پروازی!"


:closed_book: چهار اثر از فلورانس
✍🏻 فلورانس اسکاول شین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد از پائولو کوئلیو

منِ واقعی چیست؟
همان چیزی است که تو هستی
نه آن چیزی که دیگران
از تو می سازند ...

:closed_book: ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
✍🏻 پائولو کوئلیو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب حکایت دولت و فرزانگی از مارک فیشر

اشخاصی که صبر میکنند تا اوضاع و شرایط عالی از راه برسد هرگز کاری را به انجام نمی رسانند؛
زمان مطلوب برای عمل همین حالاست.
اشخاصی که در دست به خطرزدن تردید میکنند و از آن احتراز می جویند زیرا همه امکانات را در اختیار ندارند هرگز به جایی نمیرسند.

:closed_book: حکایت دولت و فرزانگی
✍🏻 مارک فیشر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب سال اسپاگتی از هاروکی موراکامی

به محض اینکه شروع به بیرون پرت کردن چیزها می‌کنی متوجه می‌شوی دوست داری از شر همه چیز خلاص شوی ...


:closed_book: سال اسپاگتی
✍🏻 هاروکی موراکامی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب عشق سالهای وبا از گابریل گارسیا مارکز

انسان فقط روزی متولد نمیشود که از شکم مادر بیرون می آید، بلکه زندگی وادارش میکند چندین مرتبه دیگر از شکم خود بیرون بیاید و متولد شود.


:closed_book: عشق سالهای وبا
✍🏻 گابریل گارسیا مارکز
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب میرا از کریستوفر فرانک

چون دیگر آینده ای ندارند،
از گذشته حرف می زنند.
وقتی خیلی دویده باشیم
و نفسمان بند آمده باشد،
برمی گردیم و راهی را که دویده‌ایم،
اندازه می‌گیریم.

:closed_book: میرا
✍🏻 کریستوفر فرانک

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب نفرین زمین از جلال آل احمد

توی بهشت هم اگر بی رضایت خودت بروی برایت بدل میشود به جهنم. چرا روزگار را به خودت سخت میکنی، آقا معلم؟ اگر دل ببندی، هر خراباتی یک بهشت است."

:closed_book: نفرین زمین
✍🏻 جلال آل احمد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب کجا ممکن است پیدایش کنم از هاروکی موراکامی

پیرمرد جواب داد: " من هم باید ترک کنم. من هر روز فقط دو نخ سیگار می کشم، برای همین نباید زیاد سخت باشد. اما می دانی، رفتن به مغازه برای سیگار خریدن و آمدن به این جا برای سیگار کشیدن، خودش کمک می کند وقت بگذرد. من را به تحرک وا می دارد و نمی گذارد زیاد فکر کنم."

گفتم: " یعنی می گویید برای سلامتی تان سیگار می کشید. "

پیرمرد با نگاهی جدی گفت: " دقیقاً."

:closed_book: کجا ممکن است پیدایش کنم
✍🏻 هاروکی موراکامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب خیانت از پائولو کوئلیو

هیچکس نمیتواند همیشه خوشحال باشد !
من باید یاد بگیرم چگونه
با واقعیت‌های زندگی کنار بیایم ...!

:closed_book: خیانت
✍🏻 پائولو کوئلیو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰