آنتوان دوسنت اگزوپری

آدم ‌بزرگ‌ها عاشقِ عدد و رقم‌اند ...
وقتی با اونا از یک دوستِ تازه حرف بزنی ، هیچوقت ازتون در موردِ چیزهای اساسی سوال نمی‌کنن ...
هیچوقت نمی‌پرسن آهنگِ صداش چطوره ؟ چه بازی‌هایی رو دوست داره ؟ پروانه جمع می‌کنه یا نه ؟
می‌پرسن چندسالشه ؟ چندتا برادر داره ؟ وزنش چقدره ؟ پدرش چقدر حقوق می‌گیره ؟
و تازه بعد از این سوال ها هست که خیال می‌کنن طرف رو شناختن !
اگه به آدم بزرگا بگی که یک خونه قشنگ دیدم از آجرِ قرمز که جلوی پنجره‌هاش غرقِ گلِ شمعدونیِ و بومش پُر از کبوتر بود ، محاله بتونن مجسمش کنن !
باید حتما بهشون گفت یک خونه چند میلیونی دیدم تا صداشون بلند بشه که وای چه قشنگ !
نباید ازشون دلخور شد
بچه‌ها باید نسبت به آدم بزرگ‌ها ، گذشت داشته باشند ...

آنتوان دوسنت اگزوپری

جملات هوشنگ گلشیری

گاهی آدم رمانی نیمه تمام دارد، می رود خانه چای دم می کند، سیگاری زیر لب می گذارد، تکیه به بالشی می دهد و نرم نرم می خواند. خب، بدک نیست. برای خودش عالمی دارد، اما بدبختی این است که هر شب نمی شود این کار را کرد.
آدم گاهی دلش می خواهد بنشیند و با یکی در مورد کتابی که خوانده است حرف بزند، درست انگار دارد دوره اش می کند. اما کو تا یکی این طور و آن همه اُخت پیدا بشود؟!

هوشنگ گلشیری

تکه ای از کتاب ویکتور امیل فرانکل

تکه ای از کتاب
سه نوع تنهایی را می‌توان برشمرد:

۱- تنهایی بین‌فردی: تنهایی بین‌فردی شکاف بین فرد و دیگران است که می‌تواند ناشی از مهارت‌های اجتماعی ضعیف و آسیب‌شناسی روانی باشد.

۲- تنهایی درون‌فردی: تنهایی درون‌فردی اشاره به جدا ماندن فرد از بخش‌هایی از خودش است. همان‌طور که فروید برای اولین بار این تنهایی را عنوان کرد. تجربه، احساس و میل فرد از هوشیاری‌اش جدا مانده است.

۳- تنهایی وجودی: مهم نیست چقدر به دیگران نزدیک هستیم، همواره فاصله‌ای غیرقابل درک وجود دارد.

ویکتور امیل فرانکل
صفحه ۷۴

جملات پل استر

نمى دانم کدام درد بزرگتر است،
دردى که آن را بى پرده تحمل مى کنى یا دردى که به خاطر ناراحت نکردن کسى که دوستش دارى توى دلت مى ریزى و تاب مى آورى.

پل استر

ستار تبریزی

شادم ز دلشکستگیِ خود که آینه

چون بشکند زیاده شود جلوه‌گاهِ حُسن

ستار تبریزی

کریستین بوبن

برای پاک‌کردن کتاب‌ها کافی‌ است که لایشان را باز نکنیم.
در مورد آدم‌ها هم همین‌طور است:
برای پاک‌کردنشان کافی ا‌ست هرگز با آن‌ها حرف نزنیم.

کریستین بوبن

کارل گوستاو یونگ

کارل گوستاو یونگ، معتقد بود:
ما نمی‌توانیم صفتی را که در خود نداریم در دیگری تشخیص دهیم.
به عنوان نمونه اگر شما فردی را خودخواه می‌دانید، مطمئن باشید شما هم می‌توانید به همان اندازه خودخواهی نشان دهید.
چرا که ما نمی‌توانیم چیزی را درک کنیم بدون اینکه خود، آن نباشیم.

همچنین مولانا در کتاب فیه ما فیه آورده است:
اگر در برادر خود عیب می‌بینی، آن عیب در توست که در او می بینی.
عالَم همچنین آیینه است؛ نقش خود را در او می‌بینی؛ که المؤمن مرآة المؤمن.
آن عیب را از خود جدا کن. زیرا آنچه از او می‌رنجی، از خود می‌رنجی.

هر روز پنجشنبه است از جوئل اوستین

:leaves::hibiscus::leaves:
یک لیوان آب کدر را با همه آلودگی‌ها و ذرات درونش تجسم کنید. اگر دائما آبی تمیز را درون این لیوان بریزیم تا محتوای لیوان سرریز شود، بالاخره همه آب کثیف از لیوان خارج می‌‌شود و آبی که لیوان را پر می‌‌کند، کاملا شفاف خواهد بود. لازم نبود که سعی کنیم از شر آب کثیف لیوان خلاص شویم. فقط بایستی آن‌چه را درست بود جایگزین می‌‌کردیم و طولی نمی‌‌کشید که آن‌چه غلط بود، از بین می‌‌رفت.

همین امر درباره شیوه فکرکردنمان هم صادق است. اگر به داشتن افکار درست عادت کنید، افکاری برخاسته از ایمان، امید، دلگرمی و می‌‌توانم‌ها؛ آن‌گاه ذهنتان دگرگون خواهد شد و خودتان را خوشبین، امیدوار، قوی و پر جرات خواهید یافت.

جوئل اوستین
 هر روز پنجشنبه است

فلورنس اسکاول شین

وقتی از ته دل بخندی،
وقتی هر چیزی را به خودت نگیری،
وقتی سپاسگزار آنچه که هست باشی،
وقتی برای شاد بودن،
نیاز به بهانه نداشته باشی،
آن زمان است که واقعا زندگی میکنی…

بازی زندگی، بازی بومرنگ‌هاست،
اندیشه‌ها، کردارها و سخنان ما، دیر یا زود با دقت شگفت‌آوری به سوی ما بازمی‌گردند.
زمانی که آدمی بتواند بی هیچ دلهره‌ای آرزو کند، هر آرزویی بی‌درنگ برآورده خواهد شد.

فلورنس اسکاول شین

یک عاشقانه آرام از نادر ابراهیمی

چیزی هست به نام وجدان؛ که میتوانی به آسانی با یک گلوله خلاصش کنی و برای همیشه از شرّ حضورِ تُرش‌ رویانه‌اش راحت شوی.
اما در این حال، دیگر هیچ گاه عطرِ شادیِ خالص را استشمام نخواهی کرد؛
و صافی کمرنگ اما عمیقِ آرامش، بر زندگیت جای نخواهد گرفت.

نادر ابراهیمی
یک عاشقانه آرام