هر کدام از ما چیزی را که برایش با ارزش بوده از دست می‌دهد. موقعیت‌های از دست رفته٬ احساساتی که هرگز نمی‌توانیم دوباره به دست بیاوریم.
این بخشی از آن چیزیست که معنی‌اش زنده بودن است. اما درون سرمان اتاق کوچکی است که آن خاطرات را در آن نگه می‌داریم.
اتاقی شبیه قفسه‌های توی این کتابخانه. و برای درک عملکرد قلبمان باید مدام کارت‌های مرجع جدید درست کنیم.
باید هر چندوقت یکبار چیزها را گردگیری کنیم٬ آنها را هوا بدهیم٬ آب گلدان‌ها را عوض کنیم.
تو برای ابد در کتابخانه‌ی خصوصی خودت زندگی می‌کنی.

:closed_book: کافکا در کرانه
✍🏻 هاروکی موراکامی