اگر جنگ نبود
تو را به خانه‌ام دعوت میکردم
و می‌گفتم:
به کشورم خوش آمدی
چای بنوش خسته‌ای
برایت اتاقی از گل میساختم
و شاید تو را در آغوش میفشردم

اگر جنگ نبود
تمام مین‌های سر راه را گل میکاشتم
تا کشورم زیباتر به چشمانت بیاید

اگر جنگ نبود
مرز را نیمکتی میگذاشتم
کمی کنار هم به گفتگو می‌نشستیم
و خارج از محدوده دید تک‌تیر‌اندازان
گلی بدرقۀ راهت میکردم

اگر جنگ نبود
تو را به کافه‌های کشورم میبردم
و شاید دو پیک را به سلامتیت مینوشیدم
و مجبور نبودم ماشه‌ای را بکشم
که برای دختری در آنور مرز‌های کشورم
اشک به بار می‌آورد
حالا که جنگ میدرد تن‌های بی روحمان را
برای زنی که
عکسش در جیب سمت چپم نبض میزند
گلوله نفرست.

#نزار_قبانی