مطالب فلسفی و کتاب

۵۰۸ مطلب با موضوع «تکه ای از کتاب» ثبت شده است

تکه ای از کتاب پابرهنه‌ها از زاهاریا استانکو

‌آدم درختهایی را میبیند که کم رشدند، ‌گره‌دار و کج و کوله‌اند، ‌ظاهرشان توی ذوق میز‌ند!
مگر جنگل برای خاطر این جور درخت‌ها زندگی را به خودش حرام میکند...!

:closed_book: پابرهنه‌ها
✍🏻 زاهاریا استانکو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای ازکتاب وداع با اسلحه از ارنست همینگوی

دنیا همه را در هم می‌شکند !
ولی پس از آن خیلی‌ها ،
جای شکستگی‌شان قوی‌تر می‌شود ...


:closed_book: وداع با اسلحه
✍🏻 ارنست همینگوی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب بار هستی از میلان کوندرا⁩

‏کتاب به او فرصت گریختن از نوعی زندگی را می‌داد که هیچگونه رضایت خاطری از آن نداشت ...



:closed_book: بار هستی
✍🏻 میلان کوندرا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب تائوتچینگ از لائوتسه

اگر کاسه‌ی خود را بیش از اندازه پر کنید؛
لبریز می‌شود.
چاقوی خود را بیش از حد تیز کنید؛
کند می‌شود.
در پیِ پول و راحتی باشید،
دلتان هرگز آرام نمی‌گیرد.
دنبال تایید دیگران باشید؛
برده آنها خواهید بود.
کار خود را انجام دهید،
سپس رها کنید.
این تنها راه آرامش یافتن است ...


:closed_book: تائوتچینگ
✍🏻 لائوتسه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب زندگى در پیش رو از رومن گاری

در دنیایى که نیاز هاى اولیه پول، خانواده ى اسم و رسم دار، خوش هیکلى، لباس سفارشى دوز، موهاى روغن زده و لبخند جذاب بودند، من چیزى براى عرضه نداشتم.

تنها چیزى که در آنجا گیرم مى آمد فضایى براى نفس کشیدن بود؛ کمى آرامش، کمى دلخوشى، کمى فراغت از درس خواندن و کتاب حفظ کردن و بعد تباهى... نمى دانم چه نوع تباهى. یکى از نتایج سیزده ساله بودن این است که نه تنها مى توانى در لحظه زندگى کنى، بلکه آینده را هم پیش بینى مى کنى، بدون اینکه ذره اى نگرانش باشى.

:closed_book: زندگى در پیش رو
✍🏻 رومن گاری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب آبلوموف از ایوان گنچارف


عیب بزرگ مردها این است که از حساس بودن دل خودشان شرم دارند. این هم از غرور است. اما غروری دروغین.



:closed_book: آبلوموف
✍🏻 ایوان گنچارف

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب با او برو از انیس لودیگ

عشقی که در آن احترام نباشد عشق نیست و فرار از آن نه تنها شکست نیست، که بزرگترین پیروزی است.



:closed_book: با او برو
✍🏻 انیس لودیگ

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب دست‌های آلوده از ژان پل سارتر

گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی،

بلکه ببینی چه کسی برای دیدنت دیوار را خراب میکند!


:closed_book: دست‌های آلوده
✍🏻 ژان پل سارتر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب جان جهان از سوزانا تامارو

دیگر برایم کاملا روشن بود که بخش عمده بدبختی انسان به نادرستی راهش بستگی دارد. اگر هنگام راه رفتن کفش آدم خیلی تنگ یا گشاد باشد، پس از طی چند کیلومتر، زمین و زمان را به باد فحش و ناسزا می گیرد. اما آنچه از درکش عاجز بودم این بود که چرا آدم ها از همان اول کفشی مناسب پایشان نمی کنند.


:closed_book: جان جهان
✍🏻 سوزانا تامارو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تکه ای از کتاب جنایات و مکافات از دایستایوفسکی

آن کسی بهتر از همه زندگانی خواهد کرد که بتواند بهتر از دیگران خود را بفریبد ...


:closed_book: جنایات و مکافات
✍🏻 دایستایوفسکی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰